بخشی از داستان موفقیت استارباکس در کتاب استارباکس و عادت موفقیت: داستان تراویس لیچ و پدرش اولین باری که تراویس لیچ، پدرش را در حال مصرف مواد مخدر دید، 9 ساله بود. خانوادهاش بهتازگی به آپارتمانی کوچک در انتهای کوچه نقلمکان کرده بودند، این آخرین جابهجایی آنها بود. اخیراً پس از دریافت اخطار تخلیه، نیمهشب خانه قبلی خود را رها کرده بودند و هرآنچه را که داشتند در کیسههای زبالهٔ سیاه ریخته بودند. صاحبخانه گفت: رفتوآمد و سروصدا بیش از حد است. گاهی اوقات وقتی تراویس از مدرسه میآمد و اتاقها را تمیز و مرتب میدید، متوجه میشد که والدینش مصرف هروئین را به طور موقت کنار گذاشتهاند و روزشان با شور و شوق تمیزکردن خانه، سپری کردهاند. اما این اتفاقات معمولاً پایان خوشی نداشت. تراویس در زمانیهایی که خانه بههمریخته بود و پدر و مادرش با چشمانی نیمهباز در حال تماشای کارتون به کاناپه لمداده بودند، بیشتر احساس امنیت میکرد. پدر تراویس، مردی مهربان و عاشق آشپزی بود و به جز زمانی که در نیروی دریایی بود، تمام زندگیاش را در چندکیلومتری خانه پدر و مادرش در شهر لودی، ایالت کالیفرنیا گذرانده بود. زمانی که آنها به آپارتمان درون کوچه نقلمکان میکردند، مادر تراویس، به دلیل حمل هروئین و روسپیگری در زندان بود. والدین او اساساً معتاد به عملکرد بودند و خانواده از روالی عادی برخوردار بود. در هر تابستان به اردو میرفتند و بیشتر شبهای جمعه در بازیهای سافتبال شرکت میکردند. وقتی تراویس چهارساله بود، با پدرش به دیزنیلند رفت و برای اولینبار توسط یکی از کارمندان آنجا، از او عکس گرفتند. اما دوربین خانوادگیشان را سالها بعد فروختند.
وزن | 85 گرم |
---|---|
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 76 |
شابک | 9786227267242 |
قطع | رقعی |
مترجم | محمد ابراهیمی |
موضوع | روانشناسی, موفقیت |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده |
درمورد این محصول دیدگاه درج کنید.
کتاب استارباکس و عادت موفقیت اثر چالرز داهیگ
هنوز بررسیای ثبت نشده است.